این روزها سیگارهایم بوی خون گرفته......
رگهایم , بوی دود.....
دوست ندارم شمع باشم دخترا فوتم کنن
دوست دارم سیگار باشم رفقا دودم کنن
خاکستر سیگارم را به تو ترجیح میدادم چون اون حنجره ام رو به آتش کشید اما تو وجودم را به آتش کشیدی!!!!
سیگارت را پشت دست من داغ کن!!!
بگذار این داغ نشانی باشد برای دیگر دل نبستن
دل شکسته ای کنار پنجره سیگار میکشید , خسته بود آنقدر که یادش رفت بعد از آخرین پک سیگار را به پایین پرت کند نه خودش را !!!!
نبودنت مثل تمام کردن سیگاری است در نیمه شبی برفی............
وقتی تمام دکه های شهر بسته اند
زندگی به تعداد لحظاتی که توش نفس میکشی نیست
به تعداد لحظاتیه که توش نفست بند میاد!
گاهی هوس میکنم در آغوشت حل شوم.......
با همه سردیت , هنوز
برایم گرمترین حس دنیایی
مهربان تر از من دیده ای؟
نشانم بده....
کسی که بارها بسوزانیش ولی باز هم با عشق نگاهت کند!!!
در عجبم از کار خدا........
تو را آفریده و انتظار یکتاپرستی دارد از من....
.: Weblog Themes By Pichak :.