دیشب اومدو خودکشی کنم!!!!

رفتم از سوپری یه بسته تیغ خریدم.....

وقتی که نشستم تو حموم , اومدم تیغ رو بکشم رو رگم!!!

یه هو دیدم که خودمون تو حموم تیغ داریم.....

اینقدر عصابم خورد شد که دیگه هیچی , خودکشی نکردم

یکی اومده بود با احساسات من بازی کنه!!!!

سه هیچ بردمش

پلیسه به یارو میگه گواهینامه داری؟؟

میگه بذار داشبورد رو ببینم شانس بیاری که داشته باشم , کارت راه بیفته!!!!

سنگ بزرگ را برداشت!!!

گفتم سنگ بزرگ نشانه ی نزدن است!!!!

اما وقتی سرم را شکست فهمیدم که حیف نون تابع هیچ قانونی نیست!!!

حیف نون رو میفرستند دنبال نخود سیاه , پیداش میکنه نامرد!!!

یه زمانی عطر میزدیم که بو بدیم!!!

الان عطر میزنیم که بو ندیم!!

توصیه حیف نون به فرزندش:

اگر به یک دیگر احترام بذاری , یکدیگر نیز به تو احترام میگذارن!!!!

زمان مکالمات تلفنی:

پسر به پسر = 00:00:59

مادر به پسر = 00:10:30

پدر به پسر = 00:02:36

پسر به دختر = 01:48:45

دختر به دختر = 00:28:54

دختر به پسر = 00:00:06

غضنفر داشته میرفته خونه

خونشون هیشکی نبوده

میره رو پیغام گیر

زن ها بهترین موجودات پروردگارند

اما به شرطی زنت نباشند!!!